حلما و روروئک بازی
خب اینم روروئک ما انقدر خوبه وقتی سوارش میشم همه جای خونه میتونم سرک بکشم تازه آهنگ میخونه بوق هم داره. خب اینجا هم از حمام اومدم و باز دارم روروئک سواری میکنم. اینجا هم دیگه کم کم خوابم گرفته با اینکه ساعت 9 نشده و خوابم گرفته بود اما اون شب تا نزدیکای ساعت 2 بیدار بودم. ...
حلما وکاسه بازی
سلام سلام سلام من اومدم با یه عالمه عکس و خبر. اولش اینکه اگر دلم بخواد میشینم و گرنه خیلی از نشستن خوشم نمیاد.الانم دارم با کاسه هایی که عمه فایزه برام گرفته بازی میکنم. ...
حلما و یلدا 1392
سلام به همه دوستانم امسال شب یلدا چون تازه عمه فایزه نامزد کرده بود شب یلدا مفصل داشتیمو منم که اولین سال هست که توی این مراسم ها شرکت میکنم کلی ذوق داشتم. ...
روروئک حلما کوچولو
سلام سلام به همه نی نی ها و مامان نی نی ها و فامیل و دوستان و ......... همه کسانی که به وبلاک من سر میزنن. مامانی جونم چون خونشون بزرگه برام روروئک خریده.......... مادر بزرگم چون من دیگه خانم شدم و یه کم هیجان و شوق راه رفتن دارم و خونه شوم هم بزرگه برام یه روروئک خریده که وقتی میرم خونه شون بتونم سر گرم باشم و ایشالاه که راه بیفتم چون اصلا از نشستن خوشم نمیاد و دوست ندارم زیاد بشینم. حالا هنوزم که از وقتی برام روروئک گرفتن خونشون نرفتم که ذوق کنم اما خیلی دوست دارم. ...
نشستن
هی به آدم میگم شش ماهت تمام شد باید بشینی.باید بشینی. خب باباجوون من دوست ندارم بشینم. هی منو میشونید.دورو برم بالش میچینید.حواستون به من هست من اگر دوست نداشته باشم همه کارا بی فایده است. اما چون یکی بهم قول داده اگر بشینم برام یه کاری میکنه شاید شاید فکرامو کردم و نشستم. هی به آدم میگم شش ماهت تمام شد باید بشینی.باید بشینی. خب باباجوون من دوست ندارم بشینم. هی منو میشونید.دورو برم بالش میچینید.حواستون به من هست من اگر دوست نداشته باشم همه کارا بی فایده است. اما چون یکی بهم قول داده اگر بشینم برام یه کاری میکنه شاید شاید فکرامو کردم و نشستم. ...
واکسن شش ماهگی
سلام سلام سلام به همگی که به وبلاگم سر میزنین. امیدوارم مثل مامان جوون و باباجوون و عمه جوون سرمانخورده باشین. منم واکسن شش ماهگیم رو زدم.دیگه خانم شدم واسه خودم. سلام سلام سلام به همگی که به وبلاگم سر میزنین. امیدوارم مثل مامان جوون و باباجوون و عمه جوون سرمانخورده باشین. منم واکسن شش ماهگیم رو زدم.دیگه خانم شدم واسه خودم. ...
بالاخره 7 ماهه شدم
بالاخره خانم کوچولو ما 7 ماهه شد .هفت ماهگیت مبارک عزیز دلم. ...
شعر
بابابزرگ چه پیره بابابزرگ چه پیـــره ، الهـــی هیـــــچ وقت نمیــــره عینـــــک داره با عصــــــا ، قصــــه مـــــیگه با ادا خوشحالــه مثل بنده ، با ریش سفیدش میخنده دست میکنه تو سینی ، به من میده شیرینی ...
نویسنده :
عمه فرزانه
15:14